آقای کرباسچی را مثال زدم چون یک صدهزارم این اتهامات قبلا به او وارد شد و همین مدعیان، سینه ها چاک دادند و کف ها بر لب آوردند و کفن ها پوشیدند و خون همه شهدا را از صدر اسلام و ترورهای دهه شصت سازمان منحوس مجاهدین خلق به میان آوردند تا پای کارآمدترین شهردار تهرانِ پس از انقلاب را به دادگاه باز کنند. و کردند. دادگاهی که از تلویزیون به صورت مستمر پخش شد و مردم به طنز آن را سریالِ شیخ و شهردار نامیدند. دادگاهی که پس از تحقیق و تفحص بسیار و داستان های عجیبی که پیرامون آن مطرح شد در نهایت چیز دندانگیری هم نصیبش نشد و هنوز که هنوز است افکار عمومی نفهمید آن همه هیاهو برای چه بود. احتمالا آن هایی که پای کرباسچی را به دادگاه باز کردند خوب می دانستند حقیقت ماجرا چیست و به همین علت هم احکامی را که صادر کردند خیلی جدی نگرفتند و یک جورهایی سر و ته ماجرا را هم آوردند. با این حال هنوز هم مدعیان ارزشمداری بابت همان اتهاماتی که کمتر از یک صدهزارم اتهامات آقای صدیقی بود بی پروا کرباسچی را فاسد و دزد می خوانند.
با جماعتی مواجهیم که نه تنها از رفتارهای متناقض و ریاکارانه خود شرمگین نیستند بلکه طلبکارانه و وقیحانه مردمی را که زیر بار فشار تورمی کمرشکن در حال له شدنند به برخوردی مومنانه با این موضوع دعوت می کنند. هر روز ابعاد جدیدی از این اتهامات در حال رو شدن است اما مدعیان دین مداری و ارزشمداری و ساده زیستی و انقلابی گری و سازش ناپذیری حتی برای یک بار هم که شده نمی گویند تکلیف این اتهامات را در دادگاه مشخص کنید. این ترس از دادگاه چه معنایی دارد؟ اصلا شاید آقای صدیقی بی گناه باشد و دادگاه حکم بر برایت ایشان بدهد اما چرا عزیزان عدالت طلب از قوه قضاییه نمی خواهند به این موضوع رسیدگی کند؟ اصلا ایشان مومن ترین مومنانند آیا هیچ دادگاهی نباید به اتهامات مومنان رسیدگی کند؟ آیا مومنان برخلاف مردم عاصی و گناهکار حق ویژه ای دارند که این حق ویژه مانع از رسیدگی به اتهامات ایشان می شود؟ و گیرم که حق ویژه ای هم داشته باشند، مگر نه این که دادگاهی ویژه برای رسیدگی به اتهامات روحانیت تشکیل دادید؟ خب یک دادگاه هم درست کنید به نام دادگاه ویژه مومنان و در آن دادگاه به اتهامات آقای صدیقی و امثال ایشان رسیدگی کنید. آقای صدیقی نعوذباالله از حضرت علی(ع) که شان و منزلت بالاتری ندارند. همین دیروز امام جمعه ساری گفته است: اولین جمهوری اسلامی توسط حضرت علی(ع) بنا شد. امثال همین امام جمعه محترم سال ها پیش به ما می گفتند در همان جمهوری اسلامی اول یک شخص یهودی ادعایی مطرح کرد و بر اساس آن ادعا حضرت علی(ع) را به دادگاه کشاند و باز آن طور که به ما گفته بودند در آن دادگاه حضرت علی(ع) محکوم شد و قاضی به نفع شاکی حکم صادر کرد.
خب اگر قرار است واقعا ما هم به حضرت علی اقتدا کنیم چه ایرادی دارد که به اتهامات آقای صدیقی رسیدگی شود؟ آیا در زمان جمهوری اسلامی اول عمار و دیگر پیروان حضرت علی(ع) ریختند در دادگاه و بلوا به پا کردند که چرا با امیرالمومنین برخورد مومنانه صورت نمی گیرد؟ اگر مدعیان معتقدند آقای صدیقی جایگاهی فراتر از قسیم جنت و نار مولی الموحدین علی ابن ابی طالب(روحی له الفدا) دارند به ما هم بگویند تا از ضلالت و گمراهی به در آییم و تکلیف خودمان را بدانیم. اما متاسفانه یا خوشبختانه علیرغم کوشش شبانه روزی بسیاری از مدعیان ارزشمداری، برای ما معیار نه فلان سیاستمدار زهدفروش است و نه بهمان محتسبی که شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد. معیار برای ما پابرهنه ها و بی پناهان، کماکان همان حقیقت جاودانی است که فرمود: والله لَوْ وَجَدَتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ به النِساءُ و مُلِکَ به الاِماءُ لَرَدَدْتُهُ فَاِنَّ فی العَدْلِ سعَهً وَ مَنْ ضاقَ علیه العَدْلُ فالجَوْرُ علیه اَضْیَق.
بخدا سوگند اموال غارت شدۀ از بیت المال را به آن باز می گردانم حتی اگر آنان را بیابم که اکسکو زنان شده باشد یا کنیزانی با آن خریده باشند. همه را قاطعانه به بیت المال برمی گردانم زیرا که عدالت گشایش است و آن کسی که عدالت برای او تنگ باشد ظلم و ستم برای او تنگ تر است.
در جمهوری اسلامی اول با آقای صدیقی چه می کردند؟
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "در جمهوری اسلامی اول با آقای صدیقی چه می کردند؟" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "در جمهوری اسلامی اول با آقای صدیقی چه می کردند؟"، کلیک کنید.